بازی وفیلم و تحقیق...

انواع بازی و فیلم و تحقیق و ...

بازی وفیلم و تحقیق...

انواع بازی و فیلم و تحقیق و ...

جوک

از آجیل سفره ی عید چند پسته ی لال مانده است. آنها که لب گشودند خورده شدند. آنها که لال مانده اند میشکنند. دندانساز راست میگفت: پسته لال ، سکوتش دندان شکن است. ( حسین پناهی )

+++++++++++++++++++

یک اتمسفر محبت با تمام لایه های دوست داشتن تقدیم به شما که اورست معرفتی!

+++++++++++++++++++

فراموش شدنی نیستند آنان که با خط مهر بر قلبمان حک شدند حتی اگر دورند.

+++++++++++++++++++

میگما این یارو که اسمش افتاده بالای گوشیت خیلی خرابته!

+++++++++++++++++++

گاه میتوان برای دوست چند سطری سکوت نوشت تا در خلوت هرطور که خواست آنرا معنا کند.

+++++++++++++++++++

اگه میخوای بدونی نسبت به همسر ایندت چطور آدمی خواهی بود بین اعداد 1 تا 10 یک عدد را انتخاب کن.

.

.

1 ظالم.
2- مهربون.
3- خیانتکار
4 – عاشق
5- وفادار
6- ذلیل
7- منت کش
8 – بی تفاوت
9 – دلسوز
10 – خسیس.

+++++++++++++++++++

هیچگاه نه کسی رو ببخش! نه فراموش کن! سر فرصت بزن دهنشو سرویس کن!

مردم ( حتی من ) اغلب بی انصاف ، بی منطق و خودمحورند ولی آنان را ببخش ، اگر مهربان باشی تورا به داشتن انگیزه های نهان متهم میکنند ولی مهربان باش. اگر شریف و درستکار باشی فریبت می دهند ولی شریف و درستکار باش... نیکیهای امروزت را فراموش میکنند ولی نیکوکار باش.. بهترینهای خود را به دنیا ببخش حتی اگر هیچ گاه کافی نباشد و درنهایت میبینی که هرآنچه هست همواره میان تو و خداوند است نه میان تو و مردم... ( کوروش کبیر)

+++++++++++++++++++

بچه که بودیم بستنی ام را گاز میزدند قیامت به پا میکردیم چه بیهوده بزرگ شدیم...! روحمان را گاز میزنند و میخندیم.

+++++++++++++++++++

گفتمش دل میخری؟ پرسید چند؟ گفتم دل مال تو تنها بخند ، خنده کرد و دل را ز دستانم ربوده بود تا به خودم باز آمدم او رفته بود؛ دل ز دستش روی خاک افتاده بود ولی جای پایش روی دل جامانده بود.

+++++++++++++++++++

به حیف نون میگن طاقت شنیدن خبر بد رو داری؟ میگه آره بگو، میگن پدرت مرده. حیف نون میگه خدا مرگت بده فکر کردم یارانه ها رو قطع کردند!

+++++++++++++++++++

مخلص همه ی اونایی که چراغ رفاقتشون همیشه برای ما نفت داره!

+++++++++++++++++++

ما نه آنیم که در بازی تکراری این چرخ و فلک هرکه از دیده مارفت ز خاطر ببریم ، یا که چون فصل خزان آمد و گل رفت بخواب ، دل به سوی دگری داده از آنجا بپریم ، وسعت دیده ما خاک قدمهای شماست ، خاک زیر قدمت را به دو دنیا ندهیم.

+++++++++++++++++++

کیسه برنج محسن چیست؟ کیف سامسونت حیف نون برای مسافرت به تمام نقاط کشور.

+++++++++++++++++++

گاهی دلم برای چوپان دروغگو می سوزد ، بیچاره 3 بار بیشتر دروغ نگفت انگشت نما شد ولی ما هنوز صادق ترینیم!!!

یک مشاور می‌میرد و در آن دنیا در صفی که هزاران نفر جلوی او بودند برای محاسبه اعمالش می‌ایستد.

اندکی نگذشته بود که فرشته محاسب میز خود را ترک می‌کند و صف طولانی را طی کرده و به سمت مشاور می‌آید و به گرمی به او سلام کرده و احترام می‌گذارد.

فرشته، مشاور را به اول صف برده و او را بر روی مبل راحتی کنار میزش می‌نشاند ...

مشاور می‌گوید: "من از این توجه شما سپاسگزارم، اما چه چیزی باعث شده که این گونه با من رفتار کنید؟"

فرشته محاسب می‌گوید: "ما برای افراد مسن احترام ویژه‌ای قائل می‌شویم.

ما یک پردازش اولیه بر روی تمامی کارنامه‌های اعمال انجام داده‌ایم و من ساعاتی را که شما به عنوان ساعات مشاوره برای مشتریان خود حساب کرده‌اید جمع زدم.

بر اساس محاسبه من، شما حداقل 193 سال سن دارید !

در صف بهشت

در صف طولانی بهشت ،در روز قیامت یک راننده اتوبوس در جلو و یک کشیش پشت سر راننده ایستاده بودند .نوبت راننده که رسید فرشته‌ای نگاهی عمیق به کارنامه‌اش انداخت و بهش  گفت: شما بفرمائید بهشت. نوبت کشیشه که رسید فرشته نگاهی به کارنامه‌اش کرد و بی معطلی گفت: شما برید جهنم که به خدمتتون برسند. کشیشه تا اینو شنید صدای اعتراضش بلند شد که: این بی عدالتیه که این یارو ، راننده اتوبوس به بهشت بره و من‌ به جهنم. من که  تمام عمرم را تو کلیسا صرف عبادت خدا کرده‌ام.فرشته با مهربانی بهش گفت: ببین، اون یارو رانننده اتوبوس وقتی رانندگی میکرد تمام سرنشینان اتوبوس هر کاری داشتند ول میکردند فقط  دعا میکردند ولی تو ، وقتی موعظه میخوندی تمام کسانی که تو کلیسا بودند خوابشون  میگرفت.

آینده:

یـک زن تــا زمانیکه ازدواج نکرده نگران آینده است. یک مرد تا زمانیـکـه ازدواج نـــکرده هــــرگز نگران آینده نخواهد بود.

موفقیت:

یــک مرد موفق کسی است که بیشتر از آنچه هـمــسرش خرج میکند درآمد داشته باشد. یک زن موفق کسی است که بتواند چنین مردی را پیدا کند.

فیلم کمدی:

فرض کنید چند زن و مرد در اتاقی نشته اند و ناگهان سریال نقطه چین شروع می شود. مردها فورا هیجان زده شده و شروع به خنده و همهمه میکنند، و حتی ممکن است ادای بامشاد را نیز درآورند. زنان چشمانشان را برگردانده و با گله و شکایت منتظر تمام شدنش میشوند.

1)      مدرسه رفتن بی فایده است چون اگه باهوش باشی معلم وقت تو رو تلف میکنه اگه خنگ باشی تو وقت معلمو.

۲) دنبال پول دویدن  بی فایده است چون اگه بهش نرسی از بقیه بدت میاد اگه بهش برسی بقیه از تو.

۳) عاشق شدن بیفایده است چون یا تو دل اونو میشکنی یا اون دل تورو یا دنیا دل هردوتونو.

۴) ازدواج کردن بی فایده است چون قبل از 30 سالگی زوده بعد از 30 سالگی دیر.

۵) بچه دار شدن بی فایده است چون یا خوب از آب در میاد که از دست بقیه به عذابه یا بد از آب در میاد که بقیه از دستش به عذابن.

۶) پیک نیک رفتن بی فایده است چون یا بد میگذره که از همون اول حرص میخوری یا خوش میگذره که موقع برگشتن غصه میخوری.

۷) رفاقت با دیگران بی فایده است چون یا از تو بهترن که نمیخوان دنبالشون باشی یا ازشون بهتری که نمیخوای دنبالت باشن.

۸) دنبال شهرت رفتن بیفایده است چون تا مشهور نشدی باید زیر پای بقیه رو خالی کنی ولی وقتی شدی بقیه زیر پای تو رو خالی میکنن.

9) وبلاگ نویسی بی فایده است چون یا خوب مینویسی که مطلبتو میدزدن و حرص میخوری یا بد مینویسی که مطلبتو نمیخونن و حرص میخوری.

دوستان عزیز این مطلب فقط جنبه شوخی و طنز دارد و قصد توهین به آقاپسرها و آقایون رو نداره ( جدی نگیرید!)

با عذرخواهی از انگشت شماری از  مردان متفاوت

مردان از دو نوع خارج نیستند;یا روی سرشان خالیست یا توی سرشان.

++++++++

چرا مردان زنان باهوش را دوست دارند؟

بخاطر اینکه دو قطب غیر همنام همدیگر را می ربایند.

++++++++

تنها دلیل وجود مردها برای چمن زنی و پنچر گیری اتومبیل است.

در مراسم تودیع پدر پابلو، کشیشی که ۳۰ سال در کلیسای شهر کوچکی خدمت کرده و بازنشسته شده بود، از یکی‌ از سیاستمداران اهل محل برای سخنرانی دعوت شده بود.

در روز موعود، مهمان سیاستمدار تاخیر داشت ؛ بنابرین کشیش تصمیم گرفت کمی‌ برای حاضران صحبت کند.کشیش رفت پشت میکروفن و گفت: ۳۰ سال قبل وارد این شهر شدم.انگار همین دیروز بود.

راستش را بخواهید، اولین کسی‌ که برای اعتراف وارد کلیسا شد، مرا به وحشت انداخت.به دزدی هایش، باج گیری، رشوه خواری، هوس رانی‌ و هر گناه دیگری که تصور کنید، اعتراف کرد.آن روز فکر کردم که جناب اسقف اعظم مرا به بدترین نقطه زمین فرستاده است، ولی‌ با گذشت زمان و آشنایی با بقیه اهل محل دریافتم که در اشتباه بوده‌ام و این شهر مردمی نیک دارد.در این لحظه سیاستمدار وارد کلیسا شده و از او خواستند که پشت میکروفن قرار گیرد.در ابتدا از این که تاخیر داشت، عذر خواهی‌ کرد و سپس گفت که به یاد دارد که زمانی که پدر پابلو وارد شهر شد، من اولین کسی‌ بود که برای اعتراف مراجعه کردم.
نتیجه اخلاقی‌: وقت شناس باشیم

تلاش زیاد

دانش آموز اولی: من امسال همه امتحانات را رد شدم به جز ریاضی.

دانش آموز دومی: چه کار کردی که آن را رد نشدی؟

دانش آموز اولی: این امتحان را اصلاً شرکت نکردم!

****نمایش خوشمزه!
دو تا پسر بچه پیش مادربزرگ‌شان رفتند و گفتند:مادربزرگ، بیا با ما بازی کن. ما می‌خواهیم نمایش بچه خرس‌ها در باغ‌وحش را اجرا کنیم.ـ خوب، حالا این وسط نقش من چیه؟
ـ شما خانم مسن خوش‌قلبی هستی که برای بچه خرس‌ها شکلات می‌اندازی!

****

دلیل قانع کننده

پدر: می‌توانی فکر کنی و به من بگویی که چرا این قدر نمراتت پایین می‌شود؟

پسر: فکر نمی‌کنم.

پدر: دقیقاً!

****

دلیل لغو بازی

سر امتحان انشاء معلم از شاگردان خواست انشایی درباره یک مسابقه کریکت بنویسند. امتحان تمام شد.

وقتی معلم داشت برگه‌ها را تصحیح می‌کرد متوجه شد که روی یکی از برگه‌ها چند قطره جوهر ریخته و دانش آموز زیرش نوشته: "‌به دلیل بارندگی مسابقه لغو شد

                                                                           ****                          

بابای کم جنبه!
پسرکی گریه‌کنان پیش مادرش رفت و گفت: بابا موقع کار با چکش روی انگشت خودش زد.مادر: بسیار خوب، ولی تو نباید به خاطر این اتفاق گریه کنی.پسر: من هم مثل شما فکر می‌کردم، برای همین هم اولش خندیدم

****

شدت پیشرفت!
خانم همسایه از همسایه‌اش پرسید: راستی، پیشرفت دخترتان در کلاس آواز چطور است؟
مادر مغرورانه پاسخ داد: عالیه، دیروز شوهرم بالاخره پنبه‌هایی را که در گوشش چپانده بود، درآورد.

****
بچه مفید!
شخصی از همکارش پرسید: ببینم، این همه پول که برای کلاس آواز دخترت می‌پردازی، ارزشش را دارد؟
همکارش پیروزمندانه گفت: البته، من تا حالا خانه‌ بیشتر همسایه‌های دور و برم را به نصف قیمت خریده‌ام!
****
قدرت انتخاب!
پسر کوچکی به مغازه لباس‌فروشی رفت و گفت: می‌خواهم یک پیراهن برای پدرم بخرم و به عنوان کادوی تولدش به او بدهم.فروشنده پرسید: مثل پیراهن من خوبه؟
پسرک گفت: نه، یک پیراهن تمیز لطفا!      

مامان بزرگم نذر کرده بود دانشگاه قبول بشم 30 جزء قرآن رو بخونه من دانشگاه قبول شدم 2 جزء بیشتر نخوند بهش میگم عزیز فقط 2 جزء خوندی که؟!! اونم میگه : اون رشته ای که تو قبول شدی 2 جزئشم زیادیه!!!

++++++++++++++++++++++

حیف نون داشته کباب درست میکرده می بینه یه گربه داره نگاه میکنه حیف نون داد میزنه : آی بلال شیر بلاله!!!

++++++++++++++++++++++

طرف میره سوپر مارکت میگه آقا نوشابه دارید ؟ مغازه داره میگه مشکی ؟ طرف میگه : پَ… مغازه داره میگه : کوفت ، زهرمار ، گمشو بیرون ! طرف میگه صبر کنین کامل بگم ! پنیرم دارید ؟ مغازه دار کلی عذرخواهی میکنه و میگه پنیر کیلویی میخواید ؟ طرف میگه : پَ نَ پَ متری میخوام !!!

++++++++++++++++++++++

پدر بزرگ رو به نوه:

بدو برو قایم شو

امروز مدرسه رو پیچوندی معلمت اومده دنبالت

نوه:

نـــــــه، شما باید قایم شی،

من بش گفتم نمیام چون شما مردی

++++++++++++++++++++++

برگی از اعترافات دختران:

بچه که بودیم هرکی مارو میدید لپامونو میکشید

میگفت عروس من میشی خوشگله؟؟

خب لامصبااااااا... حالا که بزرگ شدیم و

به شماها نیازداریم کدوم گوری هستین؟؟؟

++++++++++++++++++++++

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را

خوشا بر حال خوشبختش، بدست آورد دنیا را

نه جان و روح می بخشم نه املاک بخارا را

مگر بنگاه املاکم؟چه معنی دارد این کارا؟

و خال هندویش دیگر ندارد ارزشی اصلاً

که با جراحی صورت عمل کردند خال ها را

نه حافظ داد املاکی، نه صائب دست و پا ها را

فقط می خواستند این ها، بگیرند وقت ما ها را…..؟؟؟

غضنفر تو هواپیما تفنگشو میذاره رو مخ خلبان و میگه:از همینجا صاف میری بندرعباس خلبانه میگه:حالا چرا بندرعباس؟

میگه :آخه دوستم قراره از اونجا قاچاقی ببردم دوبی

++++++++++++++++++++++

الان دیگه زنها در همه ورزشها مثل فوتبال، همه علوم بویژه انرژی اتمی و حتی در کار و تجارت موفق هستند‌،... خدا وکیلی اینطوری که دارن پیشرفت

میکنن امید این میره یه روزی بیاد که " پارک دوبل" رو هم یاد بگیرن!!!

++++++++++++++++++++++

طرف موبایلش آنتن نمیداد ، بهش مسیج دادم : نمیتونم بگیرمت …

جواب داد : به درک! مگه کم خواستگار دارم؟

++++++++++++++++++++++

دیروز رفتم بقالی... یه بسته هوا خریدم.

کارخونه ی نامرد از خدا بی خبر، چند تا تیکه چیپس هم انداخته بود توش!++++++++++++++++++++++

رفتیم سر خاک یکی از فامیلامون ساکت نشستیم پسر خاله ام میگه ساکتی!!! پــــ نه پـــــــ بلند شم برات سیا نرمه نرمه رو بخونم

 

 

یارو عکسمو دیده میگه:اااا دماغ خودته این؟

پـَـَــــ نــه پـَـَــــ دماغ اجدادمه که بینی به بینی، نسل به نسل منتقل شده الان رسیده به من!!!!

 

 

با دوستم رفتیم تو یه مغازه ی شلوغ که عسل طبیعی میفروشه؛ نوبت ما که میشه طرف میگه:شمام عسل میخواین!؟ ، پـَـَـــ نــه پـَـَـــ دوتا زنبوریم اومدیم استخدام شیم

مردها نخوانند
زن: عزیزم! تو به برابری زنها با مردها در دنیای مدرن امروزی اعتقاد داری؟
مرد: البته!

زن: به استثمار زنها در طول اعصار و قرون و برتری‌طلبی مردها چطور؟
مرد: البته!

زن: این را هم قبول داری که امروزه جنس برتر کسی است که منطق قوی‌تری داشته باشد؟
مرد: البته!

زن: مطمئناً این را هم خوب می‌دانی که اهداف بزرگ ابزار بزرگ می‌خواهد و هر موجود دارای تفکری موظف به دفاع از باورهای خود با هر ابزاری است.
مرد: البته!

زن: پس لطفاً آن روزنامه را کنار بگذار و ابزارآلات دفاع از باورهایت را  از کنار ظرفشویی بردار و از اعتقاداتت دفاع کن، این ظرفها مدتهاست که در انتظار انسان منطقی و باتفکری مثل تو هستند!

نظرات 1 + ارسال نظر
m جمعه 26 آبان 1391 ساعت 10:57 http://champa.ir

سلام دوست خوبم، امیدوارم روز پاییزیه خوبی داشته باشی. وبلاگ بسیار خوب و مفیدی داری که باعث شد من از شما درخواست کنم با وب بنده تبادل لینک کنید. اگر شما موفق هستید بنده رو به اسم سوالات کنکور لینک کنید و درسایت بنده از قسمت ارسال لینک لینک خود را اضافه کنید که باعث افتخار بنده است . پس به امید دیدار شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد